اعتقادت را چند می فروشی؟
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد!
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!
دورى از سفره شراب
منصور دوانیقى دومین خلیفه عباسى ، از جنایتكاران بزرگ تاریخ است ، وى نسبت به امام صادق (ع ) اهانتها و جسارتها كرد، از جمله آنحضرت را به اجبار، مدتى به ((حیره )) آورد (این شهر نزدیك كوفه بود).
هارون بن جهم مى گوید: ((در حیره بودیم ، یكى از صاحب منصبان لشكر منصور، جمعى را به خانه خود دعوت كرد، از جمله امام صادق (ع ) را نیز به آن مجلس فرا خواند، وقتى كه سفره را پهن كرده و غذا را آوردند، یكى از مهمانان آب خواست ، براى او بجاى آب ، قدحى از شراب آوردند، امام صادق (ع ) تا متوجه این موضوع شد، بى درنگ برخاست و فرمود: ((پیامبر خدا (ص ) فرموده : ملعون است كسى كه كنار سفره اى كه در آن شراب هست بنشیند)) در آنجا ننشست و رفت .
گفتگو كنار ضریح پیامبر صلّى اللّه علیه و آله
به دنبال فرصتى بودم كه ضریح پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را ببوسم كه یكى از وهابى ها گفت : این آهن است و فایده اى ندارد!
گفتم : ضریح پیامبر آهن است ولى آهنى كه در جوار پیامبر صلّلى اللّه علیه و آله است ، اثر خاصى دارد. مگر شما قرآن را قبول ندارى ؟ قرآن مى گوید: پیراهن یوسف چشمان یعقوب را شفا داد. پیراهن یوسف پنبه اى بود، امّا چون در جوار یوسف بود شفا داد.
نظر گوستاو لوبون درباره دفاع از اسلام
ترقى حیرت انگیز اسلام و اشاعه و انتشار قرآن دسته مخالف را بحیرت انداخته در بیان فلسفه آن چنین گفته اند : اسلام چون باب شهوات و لذات نفسانى را باز گذاشته لهذا رغبت عوام بطرف آن زیاد شده و دیگر ، مذهب مزبور به زور شمشیر اشاعه یافته است لیكن به آسانى مى توان ثابت كرد كه این تصور بكلى باطل و بى اساس است . فقط از مطالعه قرآن معلوم مى شود كه سختى و فشار تعلیمات اخلاقى قرآن كمتر از سایر كتب آسمانى نیست . و البته قرآن تعدد زوجات را اجازه داده است ولى باید دانست كه رسم مزبور قبل از اسلام هم در میان ملل مشرق معمول بوده و این تجویز قرآن چیز تازه اى را براى آنها نیاورده .
ما وقتى كه فتوحات مسلمین اول را به دقت ملاحظه نموده و اسباب علل كامیابى آنها را تحت نظر مى گیریم مى بینیم كه آنها در خصوص اشاعت مذهب از شمشیر كار نگرفته اند زیرا آنها اقوام مغلوبه را قبول كرده حتى زبان آنها را هم اختیار نمودند سبب اصلى آن این بود كه آنها در مقابل حكامى كه تا آن وقت زیر شكنجه آنها بودند حكام جدید مسلمین را عادلتر و منصف تر مشاهده نمودند . به علاوه مذهب ایشان را هم نسبت به مذهبى كه داشتند ساده تر و اقرب به حقیقت یافتنند این مطلب از تاریخ ثابت میشود كه اصلا اشاعه هیچ مذهبى ممكن نیست به زور شمشیر صورت گیرد. مسیحیان وقتى كه از اندلس را از دست مسلمین خارج ساختند آن وقت این ملت مغلوب براى مردن حاضر شده ولى تبدیل مدهب را قبول نكردند . واقعا اسلام به جاى این كه با سر نیزه اشاعه یافته باشد و به وسیله تشویق و باقوه تبلیغ و تقریر جلو رفته است و همین مسئله بوده كه اقوام ترك و مغول با اینكه اعراب را مغلوب ساختند ولى دین اسلام را قبول نمودند و در هندوستان كه فقط عبور عرب بدا نجا افتاده بود اسلام به قدرى ترقى كرد كه هم اكنون زیاده از صد كرور مسلم در آنجا وجود دارد ودائما هم عده آنها در تزاید است .
اكنون كه هزاران كشیش مسیحى با وسایل لازمه در آنجا به تبلیغ مشغول و تمام اهالى هم تحت سلطه حكومت انگلیسى اند معذلك معلوم نیست كه در این امر پیشرفتى نموده باشند .
ما چون به قواعد و عقائد اساسى قرآن مراجعه كنیم ممكن است اسلام را صورت آشكار ى از عیسویّت بدانیم ولى با این حال اسلام با عیسویت در بسیارى از مسائل اصولى اختلاف نظر دارند، به ویژه درباره توحید كه ریشه اساسى است، زیرا آن خداى یگانه اى كه اسلام مردم را بدان دعوت مى كند آن خدایى است كه بر همه چیز مسلط و بالاتر از همه است، فرشتگان یا قدّیسان اطراف او را نگرفته اند و این افتخار تنها بهَره اسلام است كه نخستین دینى است كه توحید را در جهان آورد و باید در این باره به خود ببالد .
ـــــــــــــــ
تمام آسانی و سهولت بى نظیر اسلام روى همین توحید خالص است و رمز پیشرفت اسلام نیز در همان سهولت و آسانى آن بوده، پی بردن به اسلام به همین جهت بسیار آسان است از آن مطالبى كه خرد و عقل سالم از پذیرفتن آن خو دارى می كند و در ادیان دیگر نمونه هاى آن بسیار است كاملاً تهى است بعنى آن تناقضات و پیچیدگى هایى كه غالباً در سایر كیشها و آئینهاى دیگر دیده مى شود در دین اسلام هیچ یك از آنها وجود ندارد هر چه شما فكر كنید ساده تر از اصول اسلام نیست كه مى گوید : خدا یگانه است ، مردم همگى در برابر خدا یكسان اند ، با انجام چند فریضه دینى به بهشت مىرسد و با رو گرداندن از انجام آن به دوزخ در آید، شما به هر مسلمان از هر طبقه اى كه برخورد كنید مى بینید تمام اصول اسلام و آنچه بر او واجب است، همه را در قالب چند جمله كوتاه با كمال آسانى مى ریزد و همه را به خوبى مى داند درست بر عكس مسیحیان كه به آسانى نمى توانند معناى تثلیث و استحاله را بفهمند و یا سایر مسائل پیچیده اى كه تا استاد در علم لاهوت و ماهر در ریزه كارى هاىِ بحث و جدل نباشد هرگز از آن مطالب پیچ در پیچ بیرون نخواهند آمد .
منبع :
تمدن اسلام و عرب : ۱۴۱و۱۴۲و 156و۱۵۷