• ورود 
  • تماس  
  • آرشیوها 

کلی نق شنیدم

05 بهمن 1395 توسط شهیده بنت الهدی

 

من خواهر شما نیستم

موتورم توقیف شده بود و اعصابم خرد . آخه چند روزی بود دنبال آزاد کردن موتورم بودم . خسته رفتم کنار خیابون دیدم خانمی با لباس نگفتنی کنار تلفن کارتی ایستاده . راستش خجالت کشیدم جلوتر برم . اطرافش هم عده ای پسر جوون ایستاده و نگاهش می کردن .

با خودم گفتم چه رویی داره ، سر ظهر با این لباس کنار خیابون از نگاه اینا هم خجالت نمی کشه … پسرا وقتی منو دیدن رفتن .

به خودم جرأت دادم و رفتم نزدیک تر . گفتم : خواهر …

برگشت نگاهی به سر و رویم کرد و گفت : من خواهر تو نیستم .

گفتم : خب چی صدات کنم ؟

روش رو برگردوند و گفت : برید وضع خودتون رو درست کنید . اقتصاد مملکت رو درست کنید .

نمی دونم حرفاش چه ربطی داشت . آخه حجاب چه کار به سیاست و اقتصاد داره . حجاب رو خدا گفته نه سیاستمدارا و …

خلاصه از خیرش گذشتم و اصلا من نمی خواستم بگم خواهر حجابت رو رعایت کن .

می خواستم بگم کارت تلفنت رو به من بده یه زنگ ضروری دارم بزنم که کلی نق شنیدم .

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: حجاب و عفاف لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

حرم فلش - کد ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • احکام
      • خبر
        • مقالات
          • احادیث
    • گیاهان داروی
  • سیره شهدا
  • حجاب و عفاف
  • دلنوشته
  • پرسش و پاسخ
  • بانک سوالات مدرسه
  • اخبار اطلاعات مدرسه
  • ائمه اطهار علیهم السلام


مرکز فرهنگی صالحون

حرم فلش - کد وبلاگ - طراحی

جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس