دلیل سفر رهبر انقلاب به هرمزگان چه بود؟
05 مرداد 1390 توسط شهیده بنت الهدی
دلیل سفر رهبر انقلاب به هرمزگان چه بود؟
قرار ما با دریادار علی فدوی، فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران پس از دیدار كاركنان و خانوادههای نیروهای دریایی با رهبر انقلاب و در همان محل برگزاری مراسم هماهنگ شد. اگرچه مجال چندانی برای پرسش و پاسخ فراهم نشد اما در همین زمان كوتاه نكات قابل توجه و خواندنی بیان شد.
به نظر شما دلیل سفر رهبر انقلاب به بندرعباس و حضور ایشان در جمع پاسداران و خانوادههای آنان چه بوده است؟
از زمانی كه نیروی دریایی سپاه با دستور فرماندهی كل قوا به بندرعباس انتقال یافت، پاسداران و خانوادههای نیروی دریایی درخواست دیدار با رهبر انقلاب در تهران را داشتند. آقا اما فرمودند كه من خودم میخواهم به دیدار خانوادهها بروم. [حضور رهبر انقلاب در جمع كاركنان و خانوادههای نیروهای دریایی ارتش و سپاه]
در همین سفر كه به همراه امیر دریادار سیاری به محضر ایشان رسیدیم، حضرت آقا خاطرهای را از ایام تبعید خود در ایرانشهر نقل كردند و گفتند كه تابستان بهقدری آنجا گرم بود كه ما حتی نمیتوانستیم از یك طرف حیاط خانه به سمت دیگر آن برویم. دمای هوا در سایه بیش از پنجاه درجه و در غیر سایه بیش از شصت درجه بود. اما مردم ایرانشهر میگفتند اینجا از چابهار بهتر است. به این دلیل كه چابهار یك شهر ساحلی و شرجی است.
از این جهت انتقال نیروی دریایی و خانوادههاشان به این شهرهای ساحلی كشور مایهی تشكر رهبر انقلاب شد. ایشان گرمترین زمان را برای این سفر انتخاب كردند. ضمن اینكه این روزها گرمترین روزهای بندرعباس در چند سال اخیر است.
از نظر نظامی این انتقال چه ثمراتی برای نیروی دریایی داشته است؟
ما در هشت سال جنگ تحمیلی و بهویژه در یكونیم سال آخر كه با آمریكا در دریا رودررو بودیم، تجربه كردیم كه هر وقت فرماندهان و مسئولین در كنار رزمندگان هستند، از شرایط و روال متفاوتی برخوردارند. وقتی رزمنده در كنار خودش و در مقابلهی با دشمن، فرمانده خود را میدید و وقتی فرماندهانی مثل شهید باكری، شهید همت، شهید علیرضاییان، شهید مهدوی و … در كنار رزمندگان خود شهید شدند، این نیرویی فراتر از آن چیزی به رزمندگان ما میداد كه بتوان گفت یا به تصویر كشید.
الان خط مقدم جمهوری اسلامی دریا است. فرماندهی كل قوا هم تأكیدات بسیاری بر این موضوع داشتهاند. آمریكا به عنوان دشمن ما از یك توانمندی نظامی دریاپایه برخوردار است و سالهای طولانی با استفاده از توان دریایی خود این روند سلطه را دنبال كرده است. اگر آنها بخواهند حركتی كنند، احتمالا از دریا خواهد بود. بنابراین طبیعی است كه نیروی دریایی باید در برابر دشمن به مقابله برخیزد.
بنده در اولین روز انتصاب به فرماندهی نیروی دریایی سپاه در همان جلسهی اول به مجموعهی نیروی دریایی گفتم كه ما دیگر جلسهی دوم را در تهران برگزار نمیكنیم. پاسداران و خانوادههاشان هم مثل همیشه پای كار بودند. بدون هیچ دغدغهای بیش از یك سال است كه در منطقه حضور داریم و این رزمندگان به همراه خانوادهشان در خط مقدم هستند. در بقیهی مناطق جنوبی نیز از چابهار تا اروندرود مستقر هستند. این استقرار تأثیر مستقیمی بر توان رزمی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. ضمن اینكه ارتش و سپاه با همراهی و كمك هم میتوانند تكمیلكنندهی یكدیگر باشند.
انتقال كامل نیروی دریایی سپاه به جنوب كشور چه بازتابی را در پی داشت؟
بلافاصله پس از استقرار ما در تنگهی هرمز و خلیج فارس، عكسالعملها از بالاترین ردهی سیاسی تا بالاترین ردههای نظامی آمریكا آغاز شد. آمریكاییها بارها نگرانی خود را در اینباره اعلام كردهاند كه نمیدانند در برابر نیروهای ایرانی در چه وضعیتی قرار گرفتهاند.
به نظر شما دلیل سفر رهبر انقلاب به بندرعباس و حضور ایشان در جمع پاسداران و خانوادههای آنان چه بوده است؟
از زمانی كه نیروی دریایی سپاه با دستور فرماندهی كل قوا به بندرعباس انتقال یافت، پاسداران و خانوادههای نیروی دریایی درخواست دیدار با رهبر انقلاب در تهران را داشتند. آقا اما فرمودند كه من خودم میخواهم به دیدار خانوادهها بروم. [حضور رهبر انقلاب در جمع كاركنان و خانوادههای نیروهای دریایی ارتش و سپاه]
در همین سفر كه به همراه امیر دریادار سیاری به محضر ایشان رسیدیم، حضرت آقا خاطرهای را از ایام تبعید خود در ایرانشهر نقل كردند و گفتند كه تابستان بهقدری آنجا گرم بود كه ما حتی نمیتوانستیم از یك طرف حیاط خانه به سمت دیگر آن برویم. دمای هوا در سایه بیش از پنجاه درجه و در غیر سایه بیش از شصت درجه بود. اما مردم ایرانشهر میگفتند اینجا از چابهار بهتر است. به این دلیل كه چابهار یك شهر ساحلی و شرجی است.
از این جهت انتقال نیروی دریایی و خانوادههاشان به این شهرهای ساحلی كشور مایهی تشكر رهبر انقلاب شد. ایشان گرمترین زمان را برای این سفر انتخاب كردند. ضمن اینكه این روزها گرمترین روزهای بندرعباس در چند سال اخیر است.
از نظر نظامی این انتقال چه ثمراتی برای نیروی دریایی داشته است؟
ما در هشت سال جنگ تحمیلی و بهویژه در یكونیم سال آخر كه با آمریكا در دریا رودررو بودیم، تجربه كردیم كه هر وقت فرماندهان و مسئولین در كنار رزمندگان هستند، از شرایط و روال متفاوتی برخوردارند. وقتی رزمنده در كنار خودش و در مقابلهی با دشمن، فرمانده خود را میدید و وقتی فرماندهانی مثل شهید باكری، شهید همت، شهید علیرضاییان، شهید مهدوی و … در كنار رزمندگان خود شهید شدند، این نیرویی فراتر از آن چیزی به رزمندگان ما میداد كه بتوان گفت یا به تصویر كشید.
الان خط مقدم جمهوری اسلامی دریا است. فرماندهی كل قوا هم تأكیدات بسیاری بر این موضوع داشتهاند. آمریكا به عنوان دشمن ما از یك توانمندی نظامی دریاپایه برخوردار است و سالهای طولانی با استفاده از توان دریایی خود این روند سلطه را دنبال كرده است. اگر آنها بخواهند حركتی كنند، احتمالا از دریا خواهد بود. بنابراین طبیعی است كه نیروی دریایی باید در برابر دشمن به مقابله برخیزد.
بنده در اولین روز انتصاب به فرماندهی نیروی دریایی سپاه در همان جلسهی اول به مجموعهی نیروی دریایی گفتم كه ما دیگر جلسهی دوم را در تهران برگزار نمیكنیم. پاسداران و خانوادههاشان هم مثل همیشه پای كار بودند. بدون هیچ دغدغهای بیش از یك سال است كه در منطقه حضور داریم و این رزمندگان به همراه خانوادهشان در خط مقدم هستند. در بقیهی مناطق جنوبی نیز از چابهار تا اروندرود مستقر هستند. این استقرار تأثیر مستقیمی بر توان رزمی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. ضمن اینكه ارتش و سپاه با همراهی و كمك هم میتوانند تكمیلكنندهی یكدیگر باشند.
انتقال كامل نیروی دریایی سپاه به جنوب كشور چه بازتابی را در پی داشت؟
بلافاصله پس از استقرار ما در تنگهی هرمز و خلیج فارس، عكسالعملها از بالاترین ردهی سیاسی تا بالاترین ردههای نظامی آمریكا آغاز شد. آمریكاییها بارها نگرانی خود را در اینباره اعلام كردهاند كه نمیدانند در برابر نیروهای ایرانی در چه وضعیتی قرار گرفتهاند.